عاشقانه ها
بهترینها برای عاشق ترین ها
پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 1:3 :: نويسنده : علی
بعضی حرف هامیشہ دل تـــنـــگی ! میشہ بــــــغــــض !
میشہ ســڪـــوت !
میشہ همون وقتے ڪـہ خودتم نمیدونے چـہ مَرگِـتـہ ...
عازم یک سفــــــــــــــرم
سفری دور به جایی نزدیـــــــــــــک
سفری از خود من به خــــــــــــــــــــــــــــودم
مدتی است نگاهم به تماشای خداســـــــــــــــــــــت
و امیـــــــــــــــــدم به خداوندی اوســــــــــــــــــــــــــــت… پنج شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, :: 23:59 :: نويسنده : علی
خوشبحالت آدم....خودت بودی وحوایت....کسی نبودکه حوایت را هوایی کند..... چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:عاشقانه,عاشقانه ها,عاشقانه های من,عشق,عاشقانه های من,عاشقانه هایه یه عاشق,عاشقی,عشق واقعی,معشوق,شعر عاشقانه,داستان عاشقانه,عکس عاشقانه,عکس های عاشقانه,شعر های عاشقانه, :: 23:57 :: نويسنده : علی
خسته ام، ازتکرار شنیدن مواظب خودت باش؛ تو اگر نگران حال من بودی نمی رفتی می ماندی، و گاهی فقط گاهی با یک نگاه، با یک نفس شاید مواظبم بودی پس بگذار و بگذر... الکی نگران من نباش!!! 13 شهريور 1391برچسب:عاشقی ورنگ به رنگ شدن, :: 18:55 :: نويسنده :
سخت است یکرنگ ماندن در دنیایی که مردمش برای پررنگ شدن ...حاضرند هزاررنگ باشند. شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : علی
دل آدم چه زود خر ميشه! با يک "دلخوشي" با يک "هستم " با يک "نترس " با يک "نوازش " با يک "آغوش " و چه راحت خرد ميشه با يک نگاه "متفاوت" با يک حرف "نامتعارف" چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, :: 13:47 :: نويسنده : علی
خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است...
اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم
میخواهم لج کنم
با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا
چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید
و مثل هر روز باشی...
خسته ام .... از تو .... از خودم....از همه ی زندگی....
میخواهم بکشم کنار
از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی.. غم راه آمدنش را خوب بلد است! باید راه آمدن با او را یاد بگیرم!! شنبه 7 مرداد 1391برچسب:عاشقانه,عاشقانه ها,عاشقانه های من,عشق,عاشقانه های من,عاشقانه هایه یه عاشق,عاشقی,عشق واقعی,معشوق,شعر عاشقانه,داستان عاشقانه,عکس عاشقانه,عکس های عاشقانه,شعر های عاشقانه, :: 14:5 :: نويسنده : علی
اگر عشق نبود به کدامین بهانه می گریستیم و به کدامین بهانه می خندیدیم؟ کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟ و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری... بیگمان پیش از اینها مرده بودیم،اگر عشق نبود... شنبه 7 مرداد 1391برچسب:عاشقانه,عاشقانه ها,عاشقانه های من,عشق,عاشقانه های من,عاشقانه هایه یه عاشق,عاشقی,عشق واقعی,معشوق,شعر عاشقانه,داستان عاشقانه,عکس عاشقانه,عکس های عاشقانه,شعر های عاشقانه, :: 14:1 :: نويسنده : علی
بی تو هر گز نمی توانم بمیرم شنبه 24 تير 1391برچسب:عاشقانه,عاشقانه ها,عاشقانه های من,عشق,عاشقانه های من,عاشقانه هایه یه عاشق,عاشقی,عشق واقعی,معشوق,شعر عاشقانه,داستان عاشقانه,عکس عاشقانه,عکس های عاشقانه,شعر های عاشقانه, :: 20:56 :: نويسنده : علی
بهای دل شکسته ام را می پرسی پس ماشین حساب وجدانت را بیاور
حساب کن.آرزوهای مان ضربدر تنهائی ام ,تقسیم بر حضور تو ,به علاوه
عشق من منهای عشق تو ,به توان دل من و جذر دل تو ....!!! ...
وجود خدا!!! مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار، گفتگوی
جالبی بین آنها در گرفت. آنها به موضوع «خدا» رسیدند؛
آرایشگر گفت: “من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد.”
مشتری پرسید: “چرا؟”
آرایشگر گفت: “کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود
ندارد. اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض میشدند؟ بچههای
بیسرپرست پیدا میشدند؟ این همه درد و رنج وجود داشت؟
نمیتوانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این چیزها وجود داشته باشد.”
مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد؛ چون نمیخواست جروبحث
کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. در خیابان
مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده..
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: “به
نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.”
آرایشگر با تعجب گفت: “چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم،
همین الان موهای تو را کوتاه کردم!”
مشتری با اعتراض گفت: “نه! آرایشگرها وجود ندارند؛ چون اگر وجود
داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف
و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد.”
آرایشگر گفت: “نه بابا؛ آرایشگرها وجود دارند، موضوع این است که
مردم به ما مراجعه نمیکنند.”
مشتری تایید کرد: “دقیقاً! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط
مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمیگردند. برای همین است که
این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.” چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 23:44 :: نويسنده : علی
هر آهنگی که گوش میدهم ، به هر زبانی که باشد ، بغضم را میشکند . . .
نمی دانم . . .
بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است !!
چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 12:45 :: نويسنده : علی
خواستند از عشق آغوش و بوسه را حذف کنند.... عشق از آغوش و بوسه حذف شد چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 12:43 :: نويسنده : علی
دلتنگ یعنی من دلتنگ یعنی من دلتنگ یعنی من... هزار بار هم بگویم کم است! دلتنگ یعنی من لعنت به من! که دل نمیکنم از دوست داشتنات... که هنوز هم دیوانهام میکند بارش بیامان رگبار در بهار و هنوز هم وصلهی ناجور زندگی هستم! و هر روز بیشتر از قبل خالی از بودن تو میشود دستم خالی از بودن تو میشود دستم خالی از بودن تو میشود دستم... چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 12:42 :: نويسنده : علی
اگر♥عشق♥ نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری... بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود ! چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 10:14 :: نويسنده : علی
عشق زندگي است. عشق هرگز خطا نمي كند. و زندگي تا زماني كه عشق هست به خطا نمي رود.در بنيان تمامي مخلوقات، عشق همچون عطيه ي برتر حاضر است. زيرا هنگامي كه هر چيز ديگري به پايان مي رسد، عشق مي ماند. چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 10:12 :: نويسنده : علی
گفت:اینقدر سیگار نکش میمیری. . . گفتم:اگه نکشم میمیرم. . .
گفت:اگه بکشی با درد میمیری. . .
گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم. . .
گفت:هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره. . .
گفتم:هوای صاف جلوی مرگو میگیره؟. . .
یه کم نگاهم کرد و گفت:بکش. . .
چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 10:11 :: نويسنده : علی
اینروزها دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, :: 23:28 :: نويسنده : علی
می رقصد دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, :: 23:27 :: نويسنده : علی
در من غم بیهودگی ها می زند موج یک شنبه 18 تير 1391برچسب:, :: 1:12 :: نويسنده : علی
روحــم مـي خواهد برود يك گوشه بنشيند پشتش را بكند به دنيــا ؛ پاهايش را بغـل كند و بلند بلند بگويد : من ديگر بــازي نمي كنم خستــه ام . . . یک شنبه 18 تير 1391برچسب:, :: 1:12 :: نويسنده : علی
روحــم مـي خواهد برود يك گوشه بنشيند پشتش را بكند به دنيــا ؛ پاهايش را بغـل كند و بلند بلند بگويد : من ديگر بــازي نمي كنم خستــه ام . . . جمعه 16 تير 1391برچسب:, :: 21:2 :: نويسنده : علی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش می کردی جمعه 16 تير 1391برچسب:, :: 20:59 :: نويسنده : علی
روزی در تقویم خواهند نوشت : جمعه 16 تير 1391برچسب:عاشقانه,عاشقانه ها,عاشقانه های من,عشق,عاشقانه های من,عاشقانه هایه یه عاشق,عاشقی,عشق واقعی,معشوق,شعر عاشقانه,داستان عاشقانه,عکس عاشقانه,عکس های عاشقانه,شعر های عاشقانه, :: 20:28 :: نويسنده : علی
|
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
|||||||||||||||||
|